فهرست مطالب

مجله مطالعات و پژوهش های دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان
پیاپی 49 (تابستان 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/05/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمود طاووسی، محمود عزیزی، سید حبیب الله لزگی، محمدحسین ناصربخت صفحه 1
    تعزیه نمایشی آیینی، منظوم و موسیقایی است که از دل عزاداری های شیعیان ایرانی بر پیشوای سوم خود امام حسین (ع)، که به اتفاق یارانش در سال 61 هجری در صحرای کربلا به شهادت رسید، پدیدار گشته است. این نمایش تنها نمایش سنتی ایرانی است که دارای متن مکتوب است؛ متونی که تاثیر فراوانی از ادبیات کلاسیک ایران گرفته اند. مقاله حاضر به بخشی از این تاثیر - که حضور مستقیم و بی واسطه ابیاتی از شاعران کلاسیک پارسی گوی در مجالس تعزیه است - می پردازد و پس از بحث و بررسی پیرامون اشکال گوناگون بهره برداری تعزیه سرایان از این اشعار، به این نتایج دست می یابد که تعزیه سرایان به هنگام استفاده مستقیم از آثار شاعران مشهوری چون حافظ، مولوی و سعدی، در بعضی از موارد تنها به معنای صوری اشعار توجه داشته و ضمنا فریفته زیبایی شکل ظاهری گردیده اند و در برخی از گوشه ها نیز به معنای درونی شعر توجه داشته اند؛ ضمن اینکه به هنگام استفاده از این اشعار نیز هر چند که در موارد اندکی آنها را بدون دخل و تصرف به شکل درج یا تضمین از شاعر به کار برده اند، اما در غالب موارد با تغییراتی در واژه ها و اضافه و یا کم نمودن قطعاتی متناسب با موقعیت نمایشی موجود در مجلس تعزیه بهره برده اند و بدین ترتیب، شعری غنایی را به شعری نمایشی بدل نموده اند. در پایان نیز به برخی از تاثیرات ادبیات حماسی و اساطیری ایران بر مجالس تعزیه نیز اشاراتی می شود.
    کلیدواژگان: تعزیه، نمایش، شعر، اسطوره، شعرکلاسیک فارسی، شعرغنایی، شعر دراماتیک
  • محمدحسین کرمی صفحه 19
    در طول سالیانی که نگارنده آثار سعدی را علاقه مندانه تدریس می کرد، می کوشید تمامی متن را خوب بفهمد، تا بتواند خوب به شاگردانش منتقل کند. در همین راستا، برای تدریس گلستان به شرحهای دکتر خزائلی، دکتر خطیب رهبر و دکتر یوسفی مراجعه می کرد، و ضمن استفاده فراوان از آنها گاهی به جمله ها و ابیاتی می رسید، که شرح آنها را ناقص یا نارسا و گاه نادرست می دید و می کوشید تا مفاهیمی مناسب برای آنها بیابد. این مقاله حاصل آن دقتها و در شرح چند واژه، جمله یا بیت از آن کتاب است؛ مواردی چون کاربرد فکیف، کم از آنکه، بطرح دادن، و جمله هایی مانند ملک موروثم را خاص کردند و.... امیدوارم برای سعدی پژوهان سودمند باشد.
    کلیدواژگان: فکیف، جمله های دشوار، گلستان، کم از آنکه، موی بناگوش، به طرح
  • سید محمدرضا ابن الرسول، محسن محمدی فشارکی صفحه 29
    در مقاله حاضر، نگارندگان با در نظر داشتن پژوهش هایی که پیشتر درباره نام خلیج فارس انجام شده، در جستاری نو نشان داده اند:1 بیش از هفتاد متن عربی پیش از قرن چهاردهم هجری قمری، تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. این آثار برای نخستین بار به عنوان منابع نویافته (با نقل عبارات و نشانی دقیق و بسامد کاربرد نام خلیج فارس یا نامهای مشابه در آنها) معرفی شده است.
    2 در این متون، نکات قابل توجهی درباره نخستین کاربردهای نام دریای پارس در متون اسلامی، کاربرد این نام در کتب تراجم، شعر عربی و اسناد عربی قرن سیزدهم هجری و... دیده می شود.
    3 تعبیر «فارس» که معرب «پارس» است بیشترین کاربرد را در متون مورد استناد دارد و این خود، نشان دهنده آن است که خلیج واقع در جنوب ایران، از دیر باز به منطقه «پارس»، و نه قوم «فرس» منتسب بوده و در نامگذاری آن، گرایشهای قومی و نژادی مدخلیتی نداشته است.
    کلیدواژگان: خلیج فارس، بحر فارس، البحر الفارسی، الخلیج الفارسی، نام خلیج فارس در متون عربی
  • خلیل حدیدی، خدابخش اسداللهی صفحه 74
    فضایل «علم» و «معرفت» که وسیله و دستیار ارزشمندی در جهت کشف مجهولات به شمار می روند، در آثار نظم و نثر فارسی بازتاب گسترده ای دارند؛ اما آثار «سنایی» از این حیث، ازلونی دیگر است و از جهاتی طرز نگرش وی نسبت به علوم و معارف، در میان فارسی زبانان، بخصوص شاعران پیش از خود بدیع وگسترده است. وی نخستین شاعر عارفی است که برای نیل به حقایق و دقایق غیبی، کمال «شریعت» را با «طریقت» می آمیزد و طرفه معجونی می سازد که پس از وی دوستداران و مریدانی، چون: «عطار» و «مولانا» آن را به مرحله کمال پختگی می رسانند. «سنایی» وقتی علوم را به طور صریح و قاطع به عالم معنوی اختصاص می دهد و بر نتایج معنوی آنها حتی علوم طبیعی تاکید می ورزد، از منظر وحدت علم (آگاهی منظم و عینی از نظم طبیعی) و معرفت (دانش روحانی) می نگرد با اینکه علم دین را سرعلوم دیگر قلمداد می کند، نسبت به علوم دیگر حتی فلسفه یونان- البته پس از صبغه دینی بخشیدن بدان- با سعه صدر و به دیده قبول می نگرد. وی تنها علومی را می پذیرد که با مبدا هستی مرتبط باشد. هدف از این پژوهش، این است که با استناد به آثار سنایی بیان کنیم که چگونه آدمی در پرتو کمال در علوم حقیقی، بخصوص معارف دینی و عمل به آنها، پس از سیر و سلوک باطنی، با نیروی کشف و شهود - که محصول بصیرت اوست- به شناخت حقایق امور عموما و حق تعالی خصوصا دست پیدا می کند و به کمال معرفت که خاص دل آدمی است، نایل می گردد و در وادی «حیرت»، من خود را در عالم شناخت دوست گم می کند و به موجب ادب شرعی و عرفانی فریاد عجز و حسرت برمی آورد؛ اما فضل الهی، اقرار عجزوی از معرفت را «معرفت» می شمارد.
    کلیدواژگان: علم، معرفت، عمل، آثارسنایی
  • مجید صادقی حسن آبادی صفحه 75
    غم و شادی دو پدیده انسانی است که ریشه در جان و روان آدمی دارد و صاحبنظران با رویکردهای گوناگون تفسیرهای متفاوتی از آن ارائه کرده اند. جلال الدین محمد بلخی که یکی از بزرگترین تجربت اندیشان در حوزه تفکر اسلامی و عرفانی است، در پرتو جهان بینی اسلامی و ژرفای تاملات درونی خویش نگاه خاص به این پدیده دارد. او عالم و آدم را با تمام اجزاء و حوادث خود تحت تدبیر قدرت لایزال مدبری حکیم و قدیر می بیند. از نظر او غم و شادی دو حالت کاملا درونی است، نه بیرونی. لذا انسانی ممکن است در اوج تنعمات، غمگین و متقابلا فردی در شدت فقر و ناداری فرحناک باشد. او در یک شبکه تفسیری و منظر دینی دو تبیین علی و غایی از غم و شادی دارد. او جدای از اینکه غم و شادی را با توجه به متعلق آن به ممدوح و مذموم تقسیم می کند، در تبیین علی عروض غم را معلول رکود و عدم چالاکی روح و در تبیین غایی آنان را سفیران الهی و نویدبخش نتایج خاص می بیند.
    کلیدواژگان: غم، شادی، تجربه دینی، تجربه تفسیری، مولوی
  • علی محمدی صفحه 91
    مقاله حاضر، بیانگر بخشی از کوشش گسترده تر نگارنده است که در قالب یک طرح تحقیقاتی، در دانشگاه بوعلی سینای همدان، ارایه شده است. در طرح مذکور، سعی بر این بوده که تعریفهای مولوی از موضوعات مختلف در مثنوی مورد مطالعه قرار گیرد و مشترکات آن تعاریف، با یکدیگر مقایسه و ارزیابی شود. این تعریفها، صرفا در حوزه موضوعاتی چون عشق، عقل، پیر و دوستی خلاصه نمی شود، بلکه توصیف مولانا از اسامی خاص نیز در این مجموعه می گنجد. یکی از این اشخاص که در مثنوی مکرر از او نام برده می شود، ایاز است؛ نام خاصی که در فرهنگ ما، به سبب داشتن موقعیتی ویژه، مضمون رایجی در متنهای ادبی و عرفانی پیدا کرده و در این مسیر چنان پیش رفته که حکایتهای او بیشتر جنبه افسانه ای به خود گرفته است.
    سعی من در این گزارش، علاوه بر تحلیل شخصیت ایاز در مثنوی، نگاهی گسترده تر به چگونگی شکل گیری و تکامل شخصیت ایاز، تا زمان مولانا نیز هست.
    کلیدواژگان: ایاز، محمود، مولانا، انسان کامل، مثنوی
  • جواد مرتضایی صفحه 107
    ضرورت بازنگری، نقد، تحلیل و بررسی مسائل و علوم مربوط به حوزه زبان و ادبیات بر همه آشکار و روشن است. یکی از علوم مربوط به شعر و ادبیات فارسی علم بدیع است که نیازمند بازنگری همه جانبه و تحلیل و نقد صنایع نام برده و تعریف شده در آن است. با توجه به سیر تحول آن در طول ادوار شعر فارسی که ناشی از نگاه های متفاوت و ظریف بعضی شاعران به آن است، نگارنده در این مقاله به نقد و تحلیل دیدگاه ها و نظریات درباره صنعت مراعات نظیر (تناسب) پرداخته است. ابتدا ضمن مقدمه ای به طبیعی بودن وجود این آرایه در شعر و تفاوت آن با بعضی دیگر از آرایه های پیچیده بدیعی اشاره نموده، آن گاه با مراجعه به پانزده اثر مربوط به علم بدیع، از گذشته تا حال، تعاریف و دیدگاه های نویسندگان آن آثار را در مورد صنعت تناسب و سیر تاریخی آن، مورد نقد قرار داده و سرانجام پس از اشاره به بهترین تعریف و دیدگاه و طبقه بندی از این صنعت، به عنوان نتیجه، مواردی را که باید در یک نگاه و تعریف جامع از آرایه تناسب مد نظر قرارداد، برشمرده است.
    کلیدواژگان: آرایه، بدیع، مراعات نظیر، هم نوع، هم معنی
  • حسین مسجدی صفحه 123
    سبک بازگشت در شعر فارسی، در زمینه سازی نظم و نثر ساده دوره بعد مؤثر بود. اساس این تحول، متعلق به حوزه ادبی اصفهان در قرن سیزدهم هجری است. با این وجود، این حوزه و سبک از ایستایی، و تقلید محض و بدون دلیل به دور نبود. گرچه دربار قاجار بسیار مؤثر بود، اما انجمنهای شعری اصفهان، بیشترین نقش را در این تغییر ایفاکردند. کثرت تذکره ها و شاعران قرن سیزدهم و چهاردهم، نشان دهنده این ادعاست.
    کلیدواژگان: سبک بازگشت، قرن سیزدهم، شعر حوزه اصفهان، تقلید، تذکره، انجمنهای ادبی